کتاب حکایت الطوایف از سلطانعلی دهدشتی که در کتابخانه اسکندرخان چرامی موجود بوده است در مورد طایفه گتوند صحبت بعمل آورده است.
داستان ازین قرار است که در واقعه شورش محمدخان بلوچ در خوزستان و کهگیلویه، نادر که مشغول جنگ با عثمانی ها بود( توپال عثمان پاشا) به سمت شوشتر حرکت کرد و ستاد خود را در جلکان(جنت مکان کنونی) مستقر کرد( تاریخ 1146 قمری برابر با1112 شمسی برابر با 1733 میلادی) در همین واقعه در 14 ژوئن 1733 نادر از کارون عبور کرده و از شرق شوشتر( دروازه بلیتی) آن شهر را محاصره کرده است. ملاعبدالکریم ابن هاشم ابن بیجن(بیژن) چهاربنیچه 1275 قمری برابر با 1232 شمسی در یکی از جنگها، گتوندیها را در کنار طایفه های دشمن زیاری، کرائی، ممبینی و ایلات شهرویی طیبی و گرشاسبی و گشتاسبی قرار می دهد. همین نویسنده در اشعاری از گتوند به عنوان زیرمجموعه طوایف جانکی یاد می کند:
جانکی پانزده گروه اندرخور است ------------------ همگی از پشت و از تخم لر است
آل خورشید، ممبینی و مد و گورگیر ------------- روز رزم غرنده باشند همچو شیر
از کیپ تا راهدار و گتوند و بتوند ----------------- گرد گردانند دلیر و دیوبند
چون جلالی ها دلیر رزم جو--------------------- کس اگر دیدی به من نامش بگو
در باره اوضاع میراث فرهنگی گتوند
گتوند ,برابر ,نادر ,دلیر ,جانکی ,همین ,از گتوند ,برابر با ,ممبینی و ,و از ,که در
درباره این سایت